هواشناسی کشاورزی
فاطمه صفری؛ هادی رمضانی اعتدالی؛ عباس کاویانی؛ بهنام آبابایی
چکیده
افزایش روزافزون تقاضای محصولات کشاورزی و افزایش فشار بر منابع آب و خاک از یک سو و مشکلات دستیابی به دادههای میدانی از سوی دیگر، ضرورت استفاده از مدلهای مناسب برای پیشبینی عملکرد محصولات کشاورزی را نمایان میسازد. بسیاری از پارامترهای ورودی مدلهای گیاهی در کشور ما در دسترس نیستند. از طرف دیگر با پدید آمدن تکنیکهای آماری نوین ...
بیشتر
افزایش روزافزون تقاضای محصولات کشاورزی و افزایش فشار بر منابع آب و خاک از یک سو و مشکلات دستیابی به دادههای میدانی از سوی دیگر، ضرورت استفاده از مدلهای مناسب برای پیشبینی عملکرد محصولات کشاورزی را نمایان میسازد. بسیاری از پارامترهای ورودی مدلهای گیاهی در کشور ما در دسترس نیستند. از طرف دیگر با پدید آمدن تکنیکهای آماری نوین و شبکههای عصبی مصنوعی، مدلهای پیشبینیکننده عملکرد محصولات زراعی به سرعت رو به توسعه است. بدین منظور پژوهشی با هدف ارزیابی قابلیت شبکههای عصبی مصنوعی برای یادگیری از مدلهای پیچیده گیاهی و توانایی آنها در پیشبینی عملکرد و طول دوره رشد گندم و برخی از پارامترهای مورد نیاز مدل گیاهی AquaCrop انجام گرفت. ارزیابی مدل-های شبکه عصبی مصنوعی نیز با شاخصهای آماری ضریب تبیین (R2) ، جذر میانگین مربعات خطا نرمال شده (SRMSE) انجام شد. نتایج نشان دادکه مدل شبکه عصبی شماره 9 (طول دورة رشد از گلدهی تا برداشت) با R2 و SRMSE به ترتیب برابر با 98/0 و 79/4 % و مدل شبکه عصبی شماره 2 (عملکرد دانه در زمان برداشت) با R2 و SRMSE به ترتیب برابر با 97/0 و 69/9% به ترتیب بهترین دقت را در بین مدلهای پیشبینی دورههای مهم رشد و عملکرد دانه گندم داشتند. براساس نتایج این مطالعه ، کارآیی شبکههای عصبی مصنوعی برای پیشبینی عملکرد و طول دورههای مهم فصل رشد گندم با استفاده از متغیرهای اقلیمی مورد تایید قرار گرفت.
هواشناسی کشاورزی
مریم عبدالله زاده؛ هادی رمضانی اعتدالی؛ بهنام آبابایی؛ بیژن نظری
چکیده
روشهای رایج در برآورد تبخیروتعرق و نیاز آبی عموما با فرض شرایط ایدهآل و بدون تنش است. اما در شرایط واقعی مزرعه، تنشهای مختلف مانند شوری، خشکی، دمایی، حاصلخیزی خاک و مدیریت زراعی بر تبخیروتعرق و عملکرد تاثیر میگذارند. در این تحقیق با استفاده از مدل آکواکراپ که برخی از تنشهای زراعی و اقلیمی را در نظر می گیرد تبخیر و تعرق واقعی ...
بیشتر
روشهای رایج در برآورد تبخیروتعرق و نیاز آبی عموما با فرض شرایط ایدهآل و بدون تنش است. اما در شرایط واقعی مزرعه، تنشهای مختلف مانند شوری، خشکی، دمایی، حاصلخیزی خاک و مدیریت زراعی بر تبخیروتعرق و عملکرد تاثیر میگذارند. در این تحقیق با استفاده از مدل آکواکراپ که برخی از تنشهای زراعی و اقلیمی را در نظر می گیرد تبخیر و تعرق واقعی و نیاز خالص آب آبیاری برای محصولات غالب دشت مغان شامل گندم، جو و ذرت دانهای برآورد گردید. نتایج نشان داد که تبخیر و تعرق و نیاز آبی حاصل از این مدل در مقایسه با مدل کراپ وات کمتر است و این کاهش به دلیل در نظر گرفتن تنشهای مختلف زراعی از قبیل میزان شوری، حاصلخیزی و تنشهای اقلیمی توسط مدل آکواکراپ میباشد؛ در صورتیکه مدل کراپ وات فقط اقلیم را درنظر میگیرد. با توجه به نتایج بهدست آمده از مدل آکواکراپ در مقایسه با مدل کراپ وات، بهطور میانگین در دشت مغان نیاز آبی خالص گندم، جو و ذرت دانهای بهترتیب 41، 69 و 790 متر مکعب در هکتار کاهش پیدا میکند. نتایج تبخیروتعرق و نیاز آبی خالص حاصل از مدل آکواکراپ با نت وات (سندملی نیاز آبی محصولات زراعی و باغی) نیز مقایسه شد که برای گندم و ذرت دانهای مقادیر بیشتر و برای جو کمتر برآورد گردیده است. دادههای نت وات از درجه اطمینان پایینی برخوردار بوده که میتواند به دلیل به روز نبودن اطلاعات اقلیمی نت وات باشد.
هواشناسی کشاورزی
هادی رمضانی اعتدالی؛ بهنام آبابایی
چکیده
در مطالعه حاضر اثر افزایش غلظت دی اکسیدکربن در چهار سناریوی A1B، A2، B1 و B2 بر عملکرد گندم، جو و ذرت دانه ای به عنوان غلات اصلی دشت قزوین با استفاده از مدل کالیبره AquaCrop بررسی شد. عملکرد گندم در دورة 2010 تا 2035 نسبت به دورة مبنا 1984 تا 2009 به طور میانگین بین 5/11 درصد در سناریوهای B1 و B2 تا 4/14 درصد در سناریو A1B افزایش خواهد یافت. در مورد جو، افزایش عملکرد ...
بیشتر
در مطالعه حاضر اثر افزایش غلظت دی اکسیدکربن در چهار سناریوی A1B، A2، B1 و B2 بر عملکرد گندم، جو و ذرت دانه ای به عنوان غلات اصلی دشت قزوین با استفاده از مدل کالیبره AquaCrop بررسی شد. عملکرد گندم در دورة 2010 تا 2035 نسبت به دورة مبنا 1984 تا 2009 به طور میانگین بین 5/11 درصد در سناریوهای B1 و B2 تا 4/14 درصد در سناریو A1B افزایش خواهد یافت. در مورد جو، افزایش عملکرد بین 5/8 تا 3/11 به ترتیب در سناریوهای B1 و A1B برآورد گردید. همچنین برای ذرت دانه ای نیز به طور میانگین عملکرد بین 7/3 تا 3/4 درصد به ترتیب در سناریوهای A1B و B1 برآورد گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد افزایش غلظتدیاکسیدکربن بر گیاهان گروه C3 (گندم و جو) نسبت به گیاهان گروه C4 (ذرت دانه ای) بیشتر میباشد.